آیا «بیوفیدبک» و «نوروفیدبک» می‌توانند افسردگی را درمان کنند؟

فسردگی یکی از شایع‌ترین مشکلات روانی در جهان است و طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۳۰۰ میلیون نفر از آن رنج می‌برند. درمان‌های رایج مانند دارو و روان‌درمانی اگرچه مؤثر هستند، اما برای همه کارساز نیستند؛ حدود نیمی از بیماران ممکن است به درمان پاسخ ندهند و بسیاری هم دوباره دچار عود علائم می‌شوند. به همین دلیل پژوهشگران به دنبال روش‌های جدید و مکمل برای درمان افسردگی هستند. یکی از این روش‌ها، استفاده از بیوفیدبک (Biofeedback) و نوروفیدبک (Neurofeedback) است.

گردآوری و ترجمه : دنیا نهضت – کارشناسی ارشد روانشناسی

خلاصه مقاله : Efficacy of bio- and neurofeedback for depression: a meta-analysis

بیوفیدبک و نوروفیدبک یعنی چه؟

بیوفیدبک روشی است که در آن افراد یاد می‌گیرند کنترل بهتری بر واکنش‌های فیزیولوژیکی بدن خود پیدا کنند. مثلاً با کمک دستگاهی که ضربان قلب یا تنفس را نمایش می‌دهد، فرد می‌تواند تمرین کند تا آرام‌تر نفس بکشد یا ریتم قلبش را تنظیم کند. این آگاهی به او کمک می‌کند تا بر استرس و هیجاناتش تسلط بیشتری پیدا کند.

نوروفیدبک نیز نوعی بیوفیدبک است که به جای بدن، فعالیت مغز را هدف قرار می‌دهد. در این روش، امواج مغزی از طریق EEG یا fMRI اندازه‌گیری و به‌صورت تصویر یا صدا به فرد بازتاب داده می‌شوند تا بتواند یاد بگیرد الگوهای ناسالم فعالیت مغز را تغییر دهد. برای مثال، در افراد افسرده معمولاً ناحیه‌ی چپ پیش‌پیشانی (prefrontal cortex) فعالیت کمتری دارد؛ نوروفیدبک می‌تواند به تنظیم دوباره‌ی این تعادل کمک کند.

نتیجه این پژوهش چه می‌گوید؟

در سال ۲۰۲۲ گروهی از پژوهشگران اروپایی و آمریکایی نتایج ۲۲ مطالعه را که در مورد تأثیر بیوفیدبک و نوروفیدبک بر افسردگی انجام شده بود، بررسی کردند. این بررسی جامع، نشان داد که هر دو روش در کاهش علائم افسردگی مؤثرند.

در بیمارانی که تشخیص افسردگی اساسی (MDD) داشتند، اثر درمان قابل توجه بود. بر اساس شاخص آماری پژوهش، اندازه‌ی اثر در مطالعات بدون گروه کنترل ۰٫۷۱۷ و در مطالعاتی که گروه کنترل داشتند ۱٫۰۵۰ گزارش شد؛ این اعداد نشان می‌دهد که به‌طور متوسط، شرکت‌کنندگان بعد از درمان احساس بهتری نسبت به قبل داشتند.

در مطالعاتی که افسردگی تنها یکی از علائم بیماری‌های دیگر (مثل اضطراب یا بیماری‌های جسمی مزمن) بود، باز هم تأثیر مثبت ولی خفیف‌تر مشاهده شد . یعنی بیوفیدبک و نوروفیدبک می‌توانند حتی در کنار درمان‌های دیگر، به بهبود خلق کمک کنند.

چه عواملی بر نتیجه تأثیر دارد؟

جالب است که پژوهشگران بررسی کردند آیا سن، جنس، نوع دستگاه یا تعداد جلسات در نتیجه تفاوتی ایجاد می‌کند یا نه. نتایج نشان داد تنها نوع طراحی پژوهش (یعنی انجام در قالب کارآزمایی تصادفی و کنترل‌شده) بر میزان اثربخشی تأثیرگذار بود؛ اما عواملی مثل سن، جنس، نوع فیدبک (مغزی یا ضربان قلب)، یا تعداد جلسات تفاوت معنی‌داری ایجاد نکردند.

به بیان ساده‌تر، این روش‌ها در کل مفیدند، اما هنوز باید با دقت و استاندارد بیشتری بررسی شوند تا بتوان گفت دقیقاً چه نوعی از آن برای چه فردی بهترین نتیجه را دارد.

چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟

بر اساس یافته‌های این متاآنالیز، هر دو روش نوروفیدبک و بیوفیدبکِ تنظیم ضربان قلب (HRV-Biofeedback) می‌توانند به عنوان درمان‌های مکمل در کنار روان‌درمانی یا دارودرمانی به کار روند. این روش‌ها عوارض دارویی ندارند، احساس کنترل شخصی را افزایش می‌دهند و به فرد کمک می‌کنند ارتباط ذهن و بدن خود را بهتر درک کند.

بیوفیدبک و نوروفیدبک هنوز جایگزین درمان‌های سنتی افسردگی نیستند، اما می‌توانند ابزارهای کمکی مؤثر و امیدوارکننده‌ای باشند. اگر افسردگی دارید و به دنبال روش‌های مکمل هستید، می‌توانید با یک روان‌درمانگر یا متخصص روان‌فیزیولوژی درباره‌ی استفاده از این تکنیک‌ها مشورت کنید. یادگیری کنترل بدن و مغز، شاید گامی باشد به سوی آرامش و تعادل بیشتر در زندگی.