نرگس حسینی نیا

استرس می تواند وزن را بالا ببرد – آرامش می تواند آن را پایین بیاورد

جالب است بدانید که چگونه استرس، ترس، اضطراب، عصبانیت، قضاوت و حتی صحبت کردن منفی می‌تواند به معنای واقعی، یک واکنش فیزیولوژیکی در بدن ایجاد کند. این بدان معنی است که در این شرایط بدن ما کورتیزول و انسولین بیشتری تولید می کند، دو هورمونی که اثر ناخواسته سیگنال دهی بدن برای حفظ وزن، ذخیره چربی و متوقف ساختن عضلات دارند.

[adrotate banner=”3″]

ممکن است به نظر عجیب و غریب برسد، ما به معنای واقعی کلمه در هنگام استرس، ظرفیت سوزاندن کالری را تغییر می دهیم هرچند جالب تر این است که وقتی یاد می گیریم لبخند بیشتری بزنیم، زندگی را راحت کنیم و عمیق تر نفس بکشیم، بدن وارد یک واکنش آرامش فیزیولوژیکی می شود. در این حالت، ما در واقع متابولیسم سوزاندن کالری بهینه را در روز ایجاد می کنیم. بنابراین، شما می‌توانید بهترین رژیم کاهش وزن دنیا را دنبال کنید، اما اگر دارای یک آشفتگی  یا اضطراب هستید، قدرت ذهن شما، کاهش وزن بدن شما را محدود می‌کند.

بسیاری از افراد استراتژی های کاهش وزن استرس زا را اتخاذ می کنند -پیروی از رژیم های غذایی، برنامه های ورزش شدید، غذاهای بی مزه، برنامه های غذایی بسیار کم کالری غیرممکن است- همه این ها می تواند نوعی استرس شیمیایی ایجاد کند که تضمین می کند وزن ما تغییر نکند و همانطور بماند.  پس الان زمان کاهش وزن با آرامش است.

منبع: مارک دیوید، بنیانگذار مؤسسه روانشناسی غذا خوردن/ مترجم: نرگس حسینی نیا

آیا روانشناسی خوردن می تواند متابولیسم شما را تغییر دهد؟

اکثر ما این باور را آموخته ایم که تغذیه خوب صرفاً تابعی از خوردن غذای مناسب و مصرف مکمل های مناسب است. البته، این درست است، اما معادله های دیگری هم وجود دارد که در مدیریت و کاهش وزن (لاغری) بسیار موثر است.

آن چه می خوریم فقط نیمی از داستان تغذیه خوب است. نیمه دیگر داستان این است که ما به عنوان کسی که غذا می خوریم چگونه هستیم؟ یعنی آنچه فکر می کنیم، احساس می کنیم، سطح استرس، آرامش، لذت، آگاهی و داستان های درونی که با آن زندگی می‌کنیم، یک اثر واقعی، قدرتمند و علمی در متابولیسم تغذیه ای ما دارند.

[adrotate banner=”3″]

پیشرفت‌های اخیر در علوم ذهن – بدن ثابت کرده‌اند که روایات کهنی که برای قرن‌ها گفته شده درست بوده است– که بین ذهن و بدن یک زنجیره بسیار زیبا وجود دارد، و عمیقا بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند. بنابراین خبر خوب به سادگی این است: شما می توانید قدرتمندانه متابولیسم و وضعیت غذایی خود را تغییر دهید، اما با تغییر خودتان بعنوان کسی که غذا را می خورد. بعبارت دیگر با تکیه بر همان زنجیره زیبای موجود بین ذهن و بدن.

منبع: مارک دیوید، بنیانگذار مؤسسه روانشناسی غذا خوردن/ مترجم: نرگس حسینی نیا

عادت ها و رفتارهای غذا خوردن خود را تغییر دهید

مراحل زیر را در نظر بگیرید که می تواند در تغییر رفتارها و افکار ناسالم در خوردن غذا مفید باشد:

بر رفتارهای خود نظارت کنید. نتایج تحقیقات به صورت واضح نشان می دهند، افرادی که آنچه را که روزانه می خورند می نویسند، در کاهش وزن (لاغری) موفق تر هستند. افکار، احساسات و اطلاعات خود را در مورد محیطی که غذا می خورید، این که چه موقع غذا می خورید و یا هنگام خوردن، چه کاری انجام می دهید را یادداشت کنید. این امر به شما کمک می کند رفتارهای غذایی خود را درک کنید و بخش های نیازمند تغییر را برای مدیریت وزن (چاقی-لاغری) شناسایی کنید.

سطح فعالیت خود را پیگیری کنید. سطح فعالیت، یکی دیگر از جنبه های مهم نظارت بر خود است. این مسئله نه تنها شامل میزان ورزش شماست بلکه میزان تحرک شما در طول روز(نشستن ثابت و غیرفعال بودن در مقابل راه رفتن و ..) را نیز نشان می دهد. یک تاکتیک مفید شامل استفاده از گام شمار برای ثبت فعالیت هایی است که هر روز انجام می دهید.

[adrotate banner=”3″]

وعده های غذایی منظم بخورید. مراجعان اغلب صبحانه را کاهش می دهند، با این فکر که کالری را کاهش می دهد یا بعداً باعث کاهش کالری می شود. اما پرش از وعده های غذایی می تواند متابولیسم شما را کُند نماید، شما را مستعد خوردن نوشیدنی ها و خوراکی های غیر مفید کند و تأثیر منفی بر سلامتی شما بگذارد.

خوردن “با توجه” را تمرین کنید. تحقیقات نشان می دهند که افراد با مشکل خوردن اغلب به این که آیا در هنگام غذا خوردن گرسنه هستند یا خیر، توجه نمی کنند. روانشناسان می توانند به شما در یادگیری تمرین های ذهن آگاهی کمک کنند تا سطح آگاهی خود را از گرسنگی بالا ببرید و غذا خوردن را لذت بخش تر کنید.

چیزهایی که شما را به غذا خوردن تشویق می کنند، شناسایی کنید. رفتارها به صورت عادت، آموخته می شوند. بعضی اوقات افراد ممکن است احساسات، تجربیات یا فعالیت های روزمره را با رفتارهای خاص مرتبط کنند. به عنوان مثال، اگر معمولاً هنگام تماشای تلویزیون غذا می خورید، مغز شما بین غذا و تلویزیون ارتباط برقرار کرده است. ممکن است گرسنه نباشید اما در ذهن شما تلویزیون و غذا خوردن با هم جفت می شوند. بنابراین وقتی تلویزیون تماشا می کنید، ناگهان احساس نیاز به خوردن می کنید. شما می توانید با شناسایی این موضوع به صورت آگاهانه، هنگام تماشای تلویزیون این ارتباط را از بین ببرید.

[adrotate banner=”3″]

احساسات خود را مشخص کنید. مهم است که متوجه شوید هنگام نیاز به خوردن میان وعده، پرخوری یا حتی انتخاب غذاهای ناسالم از نظر هیجانی یا احساسی چه اتفاقی در شما می افتد. آن را شناسایی کنید: آیا کسالت، استرس یا غم است؟ مراجعان باید تشخیص دهند که آیا واقعاً گرسنه هستند یا فقط به یک احساس پاسخ می دهند. اگر گرسنه نیستید، یک راه دیگر برای رفع این نیاز پیدا کنید.

افکار و رفتارهای ناسالم خود را اصلاح کنید. تقویت رفتارهای سالم برای دستیابی به اهداف مدیریت وزن(چاقی-لاغری) شما مهم است. اغلب اوقات، مردم در مورد تغییر رفتارهای سلامتی خود، افکار و احساسات منفی دارند واین  فرایند را به چشم مجازات نگاه می کنند. برخی افراد یک نگرش “همه یا هیچ” دارند و درباره کاهش وزن این طور فکر می کنند که یا باید کاملا رژیم بگیرند یا کلا رژیم نمی گیرند و هیچ چیز را رعایت نمی کنند.

یکی از مداخلات روانی توسط روانشناسان این است که به مراجعان یاد دهند تا احساسات منفی را مورد توجه قرار دهند و راه‌هایی برای تشویق آنها به ایجاد تغییرات سالم در عادات غذایی، پیدا کنند.

منبع: انجمن روانشناسی امریکا/ مترجم: نرگس حسینی نیا

شمشیر دو لبه رفتن یا نرفتن کودکان به مهد کودک

نرگس حسینی نیا در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: دوران خردسالی ـ پیش از دبستان ـ کوتاه است و کودک اولین دانسته های خود را در این سال ها کسب می کند، به همین دلیل بر محیط زندگی و فضاهایی که کودک با آنها در ارتباط است، تاکید فراوانی می شود، چراکه خانواده اولین نهاد اجتماعی است که کودک در آن رشد و پرورش می یابد و در سه سال اول زندگی، تنها نهادی که برای کودک توصیه می شود خانواده است.

[adrotate banner=”3″]

 

تاثیر مهدکودک بر کودکان بیشتر از خانوده است

حسینی نیا با بیان اینکه تحقیقات نشان داده اند، کودکانی که به مهد کودک می روند به دلیل وجود هم بازی و همسالان خود، فعالیت و تحرک بیشتری نسبت به سایر کودکان دارند، اظهار کرد: تعامل با دوستان و تشویق مربیان در مهد کودک اعتماد به نفس کودکان را افزایش می دهد، در بین همسالان خود را بهتر می شناسند، یاد می گیرد مشارکت کند، از حقوق خود دفاع کند، به حقوق دیگران احترام بگذارد و به طور مداوم در حال توسعه توانایی های خود هستند.

این روانشناس معتقد است که می توان گفت کودکان از مهد کودک  نسبت به خانه تاثیر بیشتری می پذیرند، چراکه کودک می داند که در محیط خانه حتی اگر قانون شکنی کند، بازهم مهر و محبت والدین را خواهد داشت ولی محیط مهد کودک به کودک این آگاهی را می دهد که اگر پذیرش همسالان و تشویق مربیان را می خواهد، بایستی قوانینی را رعایت کند.

[adrotate banner=”3″]

وی در بخش دیگر سخنان خود به معایب حضور کودکان در مهدهای کودک پرداخت و گفت: حضور کودکان در مهدهای کودک می‌تواند معایبی همچون تفاوت های فرهنگی، مذهبی، اقتصادی خانواده های کودکانی که در کنار هم جامعه مهد کودک را ساخته اند و تامین و پاسخگویی انتظاراتی فراتر از توان خانواده‌ها را داشته باشد.

مسافت و نزدیکی مهدکودک به محل کار یا خانه تنها عامل انتخاب مهدکودک توسط اکثر خانواده ها 

این روانشناس ادامه داد: در حال حاضرعدم وجود متولی ثابت جهت برنامه ریزی و ارزیابی و نظارت بر امور مهدهای کودک و تعدد دستگاه های اجرایی، ناهماهنگی هایی را در برنامه، شیوه و نحوه عملکرد مهدهای کودک ایجاد کرده است. لذا خانواده ها با چشم انداز روشنی نمی توانند نسبت به ثبت نام فرزندان خود در مهدهای کودک اقدام کنند و گاها تنها عاملی که برای انتخاب مهد کودک در نظر می‌گیرند؛ فاصله‌ میان منزل یا محل کار خود تا مهد کودک است.

[adrotate banner=”3″]

وی افزود: از سوی دیگر برخی مهدهای کودک صرفا تبدیل به مکانی برای نگهداری کودکان شده اند و جز چند نوع بازی بی هدف و یا سرگرمی های غیر مفید فعالیت موثر دیگری ندارند. همچنین کمبود نیروی انسانی کارآمد و متخصص، مهدهای کودک را با چالش هایی مواجه می کند که می‌تواند در طولانی مدت اثرات سویی در پی داشته باشد.

 

حسینی نیا در انتها با تاکید بر اینکه حضور موثر مهدهای کودکی که هماهنگ با علم روز، هدفمند و موثر در حال فعالیت هستند، مایه امیدواری است، گفت: مهد کودک مکانی برای بازی، یادگیری و احساس راحتی است، هرچند انتظار می رود برنامه های آموزشی مهد کودک ها در برگیرنده برنامه های علمی هم باشد، اما در عین حال با توجه به تغییر و تحولات سریع جامعه امروز و تضادهای موجود می بایست هدف نهایی مهدهای کودک جهت دهی کودکان به سوی ارزش ها و رفتار مطلوب و به طور کلی پرورش کودک به عنوان یک فرد اجتماعی، مسئولیت پذیر و اخلاق مدار باشد.

پیشرفت و بهبود در کاهش وزن

بعد از گذراندن حتی چند جلسه با روانشناس در خصوص مدیریت وزن (چاقی-لاغری)، بیشتر مراجعان متوجه تغییرات می شوند. به عنوان مثال، مراجعان ممکن است باورهای قدیمی خود درباره غذا خوردن را به چالش بکشند و اقدامات جدیدی را انجام دهند که اهداف سلامتی آن ها را (در مورد چاقی- لاغری) پشتیبانی می کند.

به همراه روانشناس، مراجع نیز می تواند تعیین کند که چه مدت باید جلسات ادامه یابد. افراد مبتلا به اضطراب و افسردگی شدید، اختلالات خوردن یا شرایط جسمی مزمن سلامت، ممکن است نیاز به درمان طولانی تر و یا بیشتری داشته باشند. هدف نهایی کمک به افراد برای توسعه مهارت است تا بتوانند زندگی سالمی را در پیش بگیرند.

[adrotate banner=”3″]

منبع: انجمن روانشناسی امریکا/ مترجم: نرگس حسینی نیا

هنگام مراجعه به روانشناس در مورد کنترل وزن (چاقی- لاغری) چه اتفاقی رخ می دهد؟

ملاقات اولیه با یک روانشناس در خصوص مدیریت وزن (چاقی-لاغری) معمولاً شامل بحثی در مورد تاریخچه و نگرانی های شماست. این مباحثه ممکن است شامل اهداف مدیریت وزن شما و بررسی تلاش های قبلی برای کاهش وزن (لاغری)، تاریخچه پزشکی (داروهای مصرفی- ریسک فاکتورهای موجود مثل قند- چربی و ….)، سطح استرس، وضعیت فعلی زندگی و منابع پشتیبانی اجتماعی شما مانند خانواده و دوستان باشد.

این نوع رفتارها و عقاید غالباً تلاش برای کاهش وزن را خراب می کنند. روانشناسان با مراجعین در مورد چالش های خود در انتخاب سالم و شناسایی محرک هایی که مراجع را به سمت انتخاب های ناسالم می کشاند، صحبت می کنند. همچنین یک روانشناس ممکن است یک مراجع را از نظر اضطراب، افسردگی و اختلالات خوردن از جمله خوردن پرخطر ارزیابی کند. این شرایط گاهی اوقات می تواند در مسائل مربوط به وزن (چاقی- لاغری) نقش داشته باشد.

[adrotate banner=”3″]

منبع: انجمن روانشناسی امریکا/ مترجم: نرگس حسینی نیا

یک روانشناس در کنترل وزن (چاقی-لاغری) چه کمکی می کند؟

افراد به طرق مختلفی وزن می گیرند (چاق می شوند)، با این حال وقتی صحبت از کاهش وزن (لاغری) می شود، بسیاری از افراد می دانند که باید بیشتر روی غذا خوردن و ورزش تمرکز کنند.

[adrotate banner=”3″]

اما یک جنبه اصلی کنترل وزن  درک و مدیریت افکار و رفتارهایی است که می توانند در کاهش وزن اختلال ایجاد کنند. روانشناسان ممکن است با افراد و خانواده ها به طور مستقل در غالب یک تیم مراقبت بهداشتی یا جداگانه کار کنند، در شرایطی که سلامت روان و خدمات پزشکی یکپارچه هستند.

گاهی اوقات ممکن است یک روانشناس در مورد کنترل وزن با مراجعی کار کند که شخصا تصمیم به مدیریت وزن(چاقی-لاغری) گرفته یا توسط پزشک، متخصص تغذیه یا سایر متخصصان حوزه سلامت ارجاع شده است. افرادی که از روانشناسان کمک می گیرند در بازه سنی کودکان تا بزرگسالان هستند. این افراد شامل کسانی می شوند که با مدیریت وزن خود دچار مشکل هستند یا مشکلات وزن آنها مربوط به بیماری های مزمن مانند دیابت و بیماری های قلبی یا شرایط دیگری مانند افسردگی، اضطراب یا اختلالات خوردن است.

منبع: انجمن روانشناسی امریکا/ مترجم: نرگس حسینی نیا

تدوین یک برنامه درمانی کاهش وزن

با پایان مراجعه اول، روانشناسان معمولاً تصویر کاملی از یک مراجع دارند. آنها در مورد اینکه در حال حاضر مراجعین اقدامات خوبی انجام می دهند و باید ادامه دهند، گفتگو می کنند. آنها زمینه های نیاز و دشواری مربوط به مدیریت وزن(چاقی- لاغری) را شناسایی می کنند.

 پس از ویزیت اولیه، روانشناس و مراجع جدول ادامه ملاقات و پیگیری را تدوین و شروع به ایجاد یک برنامه درمانی می کنند. برنامه‌های درمانی از یک فرد به فرد دیگر متفاوت هستند اما ترجیحا کوتاه هستند.

این برنامه اغلب شامل آموزش رفتارهای خود-نظارتی، تغییر باورهای قدیمی، ایجاد مهارت‌های مقابله جدید و ایجاد تغییرات در محیط خانه و محل کار برای حمایت از اهداف سلامتی هستند. روانشناسان به افراد در رفع موانع کاهش وزن، شناسایی راه‌های مثبت برای تغییر عادات ناسالم و توسعه مهارت‌ها و شیوه‌های تفکر جدید کمک می‌کنند.

[adrotate banner=”3″]

بسیاری از روانشناسان بر روی یک رفتار بهداشتی در یک زمان تمرکز دارند. به عنوان مثال، اگر عصر، یک زمان چالش برانگیز برای حفظ عادات غذایی خوب باشد، روانشناس ممکن است از مراجع بخواهد که یک بخشی از غذا را نگه دارد و احساس و فکر خود را یادداشت کند. این عوامل اطلاعات مهمی راجع به آنچه باعث رفتارهای خوردن می شود را فراهم  می کند و به روانشناس و مراجع کمک می کند تا راهی برای پرداختن به رفتارها پیدا کنند.

منبع: انجمن روانشناسی امریکا/ مترجم: نرگس حسینی نیا