تمایل به فرزند برای بسیاری از افراد یک آروزست و اگر این آرزو برآورده نشود و مشکل ناباروری آشکار شود، ممکن است منجر به جراحت خود(محوری/شیفتگی) شود که اعتماد به نفس را کاهش می دهد. ممکن است ناامیدی ایجاد شود. بیماران ممکن است احساس گناه کنند. ممکن است ناامیدی و اندوه رو تجربه کنند. و مشکل ناباروری به مشکلی در روابط همسران تبدیل می شود.
نویسنده: هریبرت کنتنیچ
مترجم: نرگس حسینی نیا – روانشناس سلامت
در طول دو دهه گذشته پیشرفت های بزرگی در زمینه فناوری کمک باروری (ART) حاصل شده است. درمان هایی مانند لقاح آزمایشگاهی (IVF) و میکرواینجکشن (ICSI) امید جدیدی به بسیاری از بیماران نابارور داده است. این خطر وجود دارد که تأثیر هیجانی ناباروری نادیده گرفته شود، بطوری که این مشکل به یک مشکل بیولوژیکی یا پزشکی تقلیل می یابد. با این حال، علاوه بر اقدامات پزشکی لازم، باید بر روی نیازهای روانی و هیجانی بیماران نیز تمرکز کرد، مسائلی مثل: • درک بی فرزندی، • دادن اطلاعات و اطمینان از پردازش آن، • مشاوره مفاهیم، • مشاوره و/یا پشتیبانی • مشاوره درمانی مراقبت از نیازهای هیجانی بیمار مستلزم تداوم است و نباید به عنوان یک رویداد تلقی شود. مشاوره روانشناسی در ناباروری با سایر مشاوره ها با توجه به ویژگی های زیر متفاوت است: (الف) تمرکز اصلی مشاوره یک آرزو یا هدف برآورده نشده در زندگی است. نتیجه این است که مشاوران، نه چندان با هدف یافتن یک تشخیص، بلکه بیشتر با رنج تعریف شده ذهنی که توسط ویژگیهای مختلف شخصی و روانی اجتماعی تعیین میشود، سروکار دارند.(ب) هدف، آرزوی داشتن فرزند؛ ایجاد شخص سومی است که هنوز وجود ندارد و نمی تواند در فرآیند تصمیم گیری و درمان شرکت کند. مسائل اخلاقی خاصی ناشی از غیبت شخص سوم است. برخی از مسائل اساسی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از: بهترین منافع کودک، محیط خانوادگی که کودک با استفاده از روش های کمک باروری در آن متولد می شود و هرگونه تضاد و تضاد احتمالی بین خواسته های بیمار و منافع فرضی کودک.
(ج) درمانِ آرزوی برآورده نشده برای داشتن فرزند، اغلب شامل چرخهی مداخلات مکرر است که می تواند موفقیت آمیز باشد، اما اغلب چنین نیست. این فرآیند طولانی مدت، استرس های هیجانی خاصی را همراه با یاس و ناامیدی احتمالی ایجاد می کند.
د) اقدامات تشخیصی و درمان پزشکی در ناباروری تأثیر مهمی بر زندگی صمیمی/عاطفی بیماران دارد. بنابراین، پویایی روابط زوجین، تمایلات جنسی، توانایی کنار آمدن با اثرات روانی و هیجانی ناشی از این فرآیند باید علاوه بر دوره درمان و گزینه های درمانی آتی مورد توجه قرار گیرد.